مرسانامرسانا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

دلنوشته هايي براي دخترم

بدون عنوان

1395/5/23 8:15
نویسنده : مينا
208 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی وقت هست میخوام بیام اما این عکسها رو نمیشه گذاشت .بالاخره گفتن بیام و دلنوشته ها رو بنویسم تا بمونه عکسها 

دختر گلی از روزی که 50 روزه بود خنده واقعیش رو بهم تحویل داد یه روز صبح بعد از اینکه پمپرزس رو عوض کردم یه خنده ملیح تو بیداری کرد فداش بشم که اینقد مهربون و دوست داشتنیه 

بعد از اون هر روز یه کار جدید 

مثلا دوس داره بهش توجه کنم و باهاش حرف بزنم اونم به شیوه و زبون خودش جواب میده 

چتد بار اتفاقی توی حرفهاش و این نق و نوقهاش گفته ماما البته این اصوات رو اتفاقی صدا میزنه ولی برام خیلی شیرینه 

یه شیرن کاری دیگه اینکه وقتی شیرش رو بهش نشون میدم از کمر تا جلو بلند میشه خیلی برام جالبه 

دنیای من و باباش خیلی شیرینه 

انشالا خدا از چشم بد حفظش کنه 

فعلا با مامان جون و عمه ها و خاله ها خوبه اما پیش بقیه غریبی میکنه اما با عمه مهنا خیلی خوب نیس

من برم اما قول میدم زود بیام گلی جونم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)