در اغوشت خواهم گرفت ؟

دوستانم سلام

از ديروز كلي ذهنم مشغول شده ،اززماني كه تو وبلاگ يكي از دوستان به نام شبنم رفتم  و مطالبش رو خوندم و مشكلاتشو ،  يه مشكلي داشت كه خيلي شبيه به من هست و اون اينه كه تخمكاش قدرت بارور شدن ندارن البته نميدونن خيلي شبيه من بود يا نه ،چون من نيمه دوره بخاطر مشكل شوشو ادامه ندم و قرار شد اونو درمان كنيم /اخه ما كه مشكلمون يكي نيست هم اون و هم من ،تازه من با اين همه قرص و آمپول تخمكمم كمتر از 6 ميليمتر بود و بعد هم خانم دكتر گفت كه وضعيتت بايد چك بشه و رفتم كلي آزمايش و عكس رنگي دادم . عكس رنگي هم خودش حكايتي داره واسه خودش ،وقتي دكتر گفت بايد عكس بگيري گفتم خوب عكسه و مشكلي نداره ولي بعد وقتي با آبجيم مشورت كردم گفت تازه يكي از فاميلهاي شوهرش رفته و حسابي درد داشته و دكترش رو فحش داده .خلاصه حسابي استرس گرفتم و وقتي رفتم نوبت گرفتم و يه 100تومني هم دادم از منشيه پرسيدم درد داره گفت زياد نه ،خلاصه كلي وسيله از كالاي پزشكي گرفتم و اتفاقا همين روز هم   با شوشو سر يه مساله حسابي دعوام شد اعصابم رو حسابي بهم ريخت ولي رفتيم خدا چشمتون روز بد نبينه چه دردي داشتم بيشترش هم از اين بود كه من قبلش به خاطر استرس زياد دل درد و دل پيچه گرفتم و دردم چند برابر شد خلاصه اون كار انجام داديم و بعد هم آزمايشهاي هورموني و همينطور آز از شو شو ،تا قبل از اينكه بريم پيش دكتر خودم آز شو شو رو نگاه كردم و اون جايي كه نوشته بو اسپرم 2ميليون ،وااااااي با سرچهاي كه قبلا تو اينترنت داشتم واقعا فهميدم اوضاع از چه قراره و ما چه راه سختي رو در پيش داريم . رفتم وبه دكتر نشون دادم و گفت آز تو و عكست هيچ مشكلي نداره و بايد بري پيش يه ارولوژي ، اون شوهر من هم دل گنده تا وقتي راضيش كردم تا رفت 2 ماه طول كشيد نميدونم شايد باور اين براش سخته و آخرش گفت به خاطر تو ميرم مگر نه من بچه نميخوام ميدونم چقد بچه دوست داره ولي اين رو خوب ميدونم كه من رو بيشتر دوست داره بهر حال جانم براتون بگه كه از اون جاست كه دكتر ارولوژي رفتيم و اونم گفت بايد تكرار بشه و به اين آزمايشا نميشه اعتماد كرد و بهر حال تا دوباره رفت و آزمايش جديد گرفت و پيش دكتر رفتيم چند ماه طول كشيد كاري كه تو يه هفته ميشد انجام داد دكتر هم كه ديد (البته قبلش هم خودم خونده بودم )گفت شده 7 ميليون و دوباره گفت نميشه اعتماد كرد و بعدش هم گفت البته كمتر از 10ميليون ميشه بطور قطع گفت كه طبيعي سخته باردار بشين و بعدش هم يه سري قرص داد و گفت بايد تا سه ماه استفاده كني و بعد از اون شو شو بره و توي مركز ناباروري شهرمون كه تازه افتاح شده اونجا آزمايش بده و ما الانم تو اون دوره 3 ماهه بسر ميبريم و منتظريم كه قرصها تموم بشه و لي از وقتي كه مشكل دوستمو تو وبش خوندم خيلي ترسيدم چون انگار تو ايران بي درمون هست و براي درمان رفته ايتاليا و يه بار انتقال انجام داده و بي فايده بوده و الان داره ميره براي مرحله دوم ؛ما كه اين امكانها رو نداريم كه براي درمان بريم خارج اين هم با شو شو من كه بزور براي اقدام و درمان بايد ببريس . خيلي ميترسم كه نكنه نتونم عزيزم ،دختر نازم رو هيچ وقت تو بغل بگيرم . التماس دعا